لنگفورد(آموزش چندرسانه ای زبانهای خارجی)

لنگفورد(آموزش چندرسانه ای زبانهای خارجی)

آموزشهای متنی تصویری و ویدیویی زبانهای مختلف با ترجمه به فارسی و متون انحصاری و جدید
لنگفورد(آموزش چندرسانه ای زبانهای خارجی)

لنگفورد(آموزش چندرسانه ای زبانهای خارجی)

آموزشهای متنی تصویری و ویدیویی زبانهای مختلف با ترجمه به فارسی و متون انحصاری و جدید

معرفی وبلاگ فروش ایده های ناب و جذاب فیلمهای سینمایی و سریالهای ویدیویی


** خوش آمدید به دنیای ایده‌های ناب فیلم‌سازی!**  


سلام به همه‌ی خلاق‌ها، فیلم‌سازان و داستان‌پردازان!  

به **وبلاگ ایده‌های فیلم** خوش آمدید، جایی که ایده‌های کوچک به داستان‌های بزرگ تبدیل می‌شوند. اینجا خانه‌ی ایده‌های اصلی، تریتمنت‌های جذاب و سناریوهای اولیه و حرفه‌ای است که می‌توانند پروژه‌های فیلم‌سازی شما را متحول کنند.  

### چرا این وبلاگ را ایجاد کردیم؟  

ما معتقدیم هر فیلم بزرگ، با یک **ایده‌ی ناب** شروع می‌شود. اما پیدا کردن آن ایده‌ی طلایی همیشه آسان نیست. به همین دلیل، اینجا هستیم تا به شما کمک کنیم ایده‌هایی را پیدا کنید که نه تنها الهام‌بخش هستند، بلکه آماده‌ی تبدیل شدن به فیلم‌های موفق و به‌یادماندنی‌اند.  


### چه چیزی در این وبلاگ پیدا می‌کنید؟  

- **ایده‌های اصلی فیلم**: از درام‌های احساسی تا تریلرهای نفس‌گیر، ایده‌هایی برای هر ژانر و سلیقه.  

- **تریتمنت‌های حرفه‌ای**: طرح‌های کامل و جذاب که آماده‌ی توسعه هستند.  

- **سناریوهای کوتاه**: داستان‌هایی که می‌توانند به سرعت به فیلم تبدیل شوند.  

- **نکات فیلم‌سازی**: راهنمایی‌هایی برای تبدیل ایده‌ها به فیلم‌های موفق.  

### چرا ایده‌های ما؟  

هر ایده‌ای که اینجا می‌بینید، با دقت و خلاقیت طراحی شده است. ما به کیفیت و نوآوری اعتقاد داریم و هر ایده‌ای را مانند یک گنجینه می‌دانیم که منتظر کشف شدن است. با خرید ایده‌های ما، شما نه تنها یک داستان جدید می‌خرید، بلکه **فرصتی برای خلق یک اثر ماندگار** به دست می‌آورید.  

وبلاگ ما منبعی از ایده‌های ناب فیلم است! اگر به دنبال تریتمنت‌های حرفه‌ای و خلاقانه هستید،با خرید ایده‌های ما، پروژه‌ی خود را به سطح جدیدی ببرید. هر ایده خاص،یک فرصت برای ابدی شدن در دنیای هنر است.شعار همه کسانی که به خاص بودن در عین با استعدادی  اعتقاد دارند این است که  تشابه و تکرار نابودگرشهرت و قاتل استعدادهاست.


### شروع کنید!  

از همین امروز شروع کنید و بین ایده‌های ما بگردید. هر ایده‌ای که انتخاب کنید، می‌تواند اولین قدم به سوی ساخت فیلمی باشد که همیشه آرزویش را داشتید. **ایده‌های بزرگ، فیلم‌های بزرگ می‌سازند!**  

با ما همراه باشید و دنیای جدیدی از داستان‌ها و فرصت‌ها را کشف کنید.  

**وبلاگ ایده‌های فیلم** – جایی که خلاقیت به واقعیت می‌پیوندد.  

برای خرید یا پیشنهادات و سئوالات پیام ارسال کنید.https://filmideas.blogsky.com/contact

داستان قفل گشوده


پادشاهی می خواست نخست وزیرش را انتخاب کند. چهار اندیشمند بزرگ کشور فراخوانده شدند.

آنان را در اتاقی قرار دادند و پادشاه به آنان گفت که: «در اتاق به روی شما بسته خواهد شد و قفل اتاق، قفلی معمولی نیست و با یک جدول ریاضی باز خواهد شد، تا زمانی که آن جدول را حل نکنید نخواهید توانست قفل را باز کنید. اگر بتوانید مسئله را حل کنید می توانید در را باز کنید و بیرون بیایید».

پادشاه بیرون رفت و در را بست. سه تن از آن چهار مرد بلافاصله شروع به کار کردند. اعدادی روی قفل نوشته شده بود، آنان اعداد را نوشتند و با آن اعداد، شروع به کار کردند.

نفر چهارم فقط در گوشه ای نشسته بود. آن سه نفر فکر کردند که او دیوانه است. او با چشمان بسته در گوشه ای نشسته بود و کاری نمی کرد. پس از مدتی او برخاست، به طرف در رفت، در را هل داد،

باز شد و بیرون رفت!

و آن سه تن پیوسته مشغول کار بودند. آنان حتی ندیدند که چه اتفاقی افتاد!

که نفر چهارم از اتاق بیرون رفته.

میترا رنک | سامانه جامع تبلیغات و بهبود اعتبار آنلاین

وقتی پادشاه با این شخص به اتاق بازگشت، گفت: «کار را بس کنید. آزمون پایان یافته.


من نخست وزیرم را انتخاب کردم». آنان نتوانستند باور کنند و پرسیدند:

«چه اتفاقی افتاد؟ او کاری نمی کرد، او فقط در گوشه ای نشسته بود. او چگونه توانست

مسئله را حل کند؟» مرد گفت: «مسئله ای در کار نبود. من فقط نشستم و نخستین

سؤال و نکته ی اساسی این بود که آیا قفل بسته شده بود یا نه؟ لحظه ای که این احساس را کردم فقط در سکوت مراقبه کردم. کاملأ ساکت شدم و به خودم گفتم که از کجا شروع کنم؟

نخستین چیزی که هر انسان هوشمندی خواهد پرسید این است که آیا واقعأ مسأله ای وجود دارد، چگونه می توان آن را حل کرد؟  پس من فقط رفتم که ببینم آیا در، واقعأ قفل است یا نه و دیدم قفل باز است».

پادشاه گفت: «آری، کلک در همین بود. در قفل نبود. قفل باز بود. من منتظر بودم که یکی از شما پرسش واقعی را بپرسد و شما شروع به حل آن کردید؛ در همین جا نکته را از دست دادید. اگر تمام عمرتان هم روی آن کار می کردید نمی توانستید آن را حل کنید.

این مرد، می داند که چگونه در یک موقعیت هشیار باشد. پرسش درست را او مطرح کرد».


برگرفته از نرم افزار سالنامه سلامت

تقویم امروز 29 اردیبهشت ۱۴۰۲ با دو بیت شعر فارسی

کاش می داشتی از حال دل ما خبری

کاش می بود تو را سوی محبان نظری

کاش زین آتش سوزان که بود در دل ما

ذره ای داشت بدان قلب سیاهت گذری