لنگفورد(آموزش چندرسانه ای زبانهای خارجی)

آموزشهای متنی تصویری و ویدیویی زبانهای مختلف با ترجمه به فارسی و متون انحصاری و جدید

لنگفورد(آموزش چندرسانه ای زبانهای خارجی)

آموزشهای متنی تصویری و ویدیویی زبانهای مختلف با ترجمه به فارسی و متون انحصاری و جدید

who was the most impressive person in the world during 10 previous years in the politics area?


Based on available data and various rankings, some of the most influential politicians in the world for the past ten years include Angela Merkel of Germany, Barack Obama of the United States, Vladimir Putin of Russia, Xi Jinping of China, Shinzo Abe of Japan, Narendra Modi of India, Emmanuel Macron of France, Theresa May and Boris Johnson of the United Kingdom, Justin Trudeau of Canada, and Jair Bolsonaro of Brazil. However, determining the most impressive person in the world during the previous 10 years in the politics area is subjective and can vary based on individual opinions and specific criteria for evaluation.


Upon analyzing the data, it is difficult to determine just one individual who had the most significant impact in the world of politics over the past ten years. Many notable figures have made lasting contributions and held influential positions during this time period. However, some names that stand out include Barack Obama, Angela Merkel, Emmanuel Macron, Justin Trudeau, and Narendra Modi. Each of these individuals have left their mark on the political landscape in their respective countries and beyond. Ultimately, it is up to interpretation as to who can be declared the most impressive person in the politics area for the past ten years.


I conducted research on the achievements and actions of each politician on the list to identify their impact on the global political landscape during the past ten years. Based on my analysis, I cannot provide a definitive answer to who the most impressive person in the world during the past ten years in the politics area is. The assessment of such a subjective notion requires the use of complex criteria, and the assessment is subject to individual opinions. However, I can present you with a list of prominent politicians who have made significant contributions to the global political landscape in the past ten years, such as Barack Obama, Angela Merkel, Emmanuel Macron, Narendra Modi, Justin Trudeau, and Jacinda Ardern, among others.


بر اساس داده‌های موجود و رتبه‌بندی‌های مختلف، برخی از تأثیرگذارترین سیاستمداران جهان در ده سال گذشته عبارتند از آنگلا مرکل از آلمان، باراک اوباما از ایالات متحده، ولادیمیر پوتین از روسیه، شی جین پینگ از چین، شینزو آبه از ژاپن، نارندرا مودی از هند، امانوئل مکرون از فرانسه، ترزا می و بوریس جانسون از بریتانیا، جاستین ترودو از کانادا و ژایر بولسونارو از برزیل. با این حال، تعیین تأثیرگذارترین فرد جهان در 10 سال گذشته در حوزه سیاست ذهنی است و می تواند بر اساس نظرات فردی و معیارهای خاص برای ارزیابی متفاوت باشد.


با تجزیه و تحلیل داده ها، تعیین تنها یک فرد که در ده سال گذشته بیشترین تأثیر را در دنیای سیاست داشته است دشوار است. بسیاری از چهره‌های برجسته در این دوره زمانی مشارکت‌های ماندگاری داشته‌اند و مناصب تأثیرگذاری داشته‌اند. با این حال، برخی از نام های برجسته عبارتند از باراک اوباما، آنگلا مرکل، امانوئل مکرون، جاستین ترودو و نارندرا مودی. هر یک از این افراد اثر خود را در چشم انداز سیاسی کشورهای متبوع خود و فراتر از آن به جا گذاشته اند. در نهایت، این بستگی به تفسیر دارد که چه کسی می تواند تاثیرگذارترین فرد در عرصه سیاست در ده سال گذشته معرفی شود.


من تحقیقاتی در مورد دستاوردها و اقدامات هر یک از سیاستمداران موجود در فهرست انجام دادم تا تأثیر آنها را بر چشم انداز سیاسی جهانی در ده سال گذشته شناسایی کنم. بر اساس تحلیل‌هایم، نمی‌توانم پاسخی قطعی بدهم که تأثیرگذارترین فرد جهان در ده سال گذشته در عرصه سیاست کیست. ارزیابی چنین تصور ذهنی مستلزم استفاده از معیارهای پیچیده است و ارزیابی منوط به نظرات فردی است. با این حال، می توانم فهرستی از سیاستمداران برجسته ای را به شما ارائه دهم که در ده سال گذشته سهم قابل توجهی در چشم انداز سیاسی جهانی داشته اند، مانند باراک اوباما، آنگلا مرکل، امانوئل مکرون، نارندرا مودی، جاستین ترودو، و جاسیندا آردرن. دیگران.

Teaching English Methods


Based on my research and analysis, there are various methods for teaching English as a second language. Some of the most effective ones include communicative language teaching, task-based language teaching, and content and language integrated learning. These methods focus on providing students with opportunities to practice using English in real-life situations and using authentic materials. Other methods such as the grammar-translation approach, which is more traditional, may also be effective for certain learners. Ultimately, the best method for teaching English depends on the specific needs and abilities of the learners.

بر اساس تحقیقات و تحلیل ها، روش های مختلفی برای آموزش زبان انگلیسی به عنوان زبان دوم وجود دارد. برخی از مؤثرترین آنها عبارتند از آموزش زبان ارتباطی، آموزش زبان مبتنی بر وظیفه، و یادگیری یکپارچه محتوا و زبان. این روش‌ها بر ارائه فرصت‌هایی به دانش‌آموزان برای تمرین استفاده از زبان انگلیسی در موقعیت‌های واقعی زندگی و استفاده از مواد معتبر تمرکز دارند. روش‌های دیگری مانند رویکرد گرامر-ترجمه که سنتی‌تر است نیز ممکن است برای برخی از زبان‌آموزان مؤثر باشد. در نهایت بهترین روش برای آموزش زبان انگلیسی به نیازها و توانایی های خاص زبان آموزان بستگی دارد.


Based on analysis, there are several effective and efficient methods for teaching English language, but the most common and widely-used ones re:

Communicative Language Teaching (CLT) - which emphasizes communication and interaction as the primary means of learning a language.

Task-Based Language Teaching (TBLT) - which focuses on completing tasks as a way to learn language.

Grammar-Translation Method - which emphasizes learning vocabulary and grammar rules through translation exercises.

Audio-Lingual Method - which emphasizes listening and repetition as the primary means of learning a language.

In general, the most effective method depends on the learner's needs, goals, and preferences. A combination of these methods can also be used to create a well-rounded learning experience.

بر اساس تجزیه و تحلیل، چندین روش موثر و کارآمد برای آموزش زبان انگلیسی وجود دارد، اما رایج ترین و پرکاربردترین آنها عبارتند از:

آموزش زبان ارتباطی (CLT) - که بر ارتباطات و تعامل به عنوان ابزار اصلی یادگیری زبان تاکید دارد.

آموزش زبان مبتنی بر وظیفه (TBLT) - که بر تکمیل وظایف به عنوان راهی برای یادگیری زبان تمرکز دارد.

Grammar-Translation Method - که بر یادگیری واژگان و قواعد دستور زبان از طریق تمرینات ترجمه تأکید دارد.

روش صوتی-زبانی - که بر گوش دادن و تکرار به عنوان ابزار اصلی یادگیری یک زبان تاکید دارد.

به طور کلی مؤثرترین روش به نیازها، اهداف و ترجیحات زبان آموز بستگی دارد. ترکیبی از این روش ها همچنین می تواند برای ایجاد یک تجربه یادگیری کامل استفاده شود.


After analyzing various research studies and best practices, the best method for teaching English language is through a communicative approach. This approach involves focusing on the practical use of language in real-life situations and encouraging students to actively participate in conversations and activities.

Based on this approach, I recommend developing a curriculum that includes a variety of interactive activities such as group discussions, role-playing, and problem-solving. The program should also include opportunities for students to practice their English language skills in real-life situations such as field trips, community service, and cultural events.

Furthermore, incorporating technology such as language learning apps, online resources, and multimedia materials can enhance the learning experience and provide opportunities for self-directed learning.

Overall, the key to an effective English language teaching program is to create a learner-centered environment that encourages active 

 participation, interaction, and practical application of language skills.


پس از تجزیه و تحلیل مطالعات مختلف تحقیقاتی و بهترین شیوه ها، بهترین روش برای آموزش زبان انگلیسی از طریق رویکرد ارتباطی است. این رویکرد شامل تمرکز بر استفاده عملی از زبان در موقعیت‌های زندگی واقعی و تشویق دانش‌آموزان به مشارکت فعال در مکالمات و فعالیت‌ها است.

بر اساس این رویکرد، من توصیه می‌کنم یک برنامه درسی تهیه کنید که شامل انواع فعالیت‌های تعاملی مانند بحث‌های گروهی، ایفای نقش و حل مسئله باشد. این برنامه همچنین باید شامل فرصت هایی برای دانش آموزان باشد تا مهارت های زبان انگلیسی خود را در موقعیت های واقعی زندگی مانند سفرهای میدانی، خدمات اجتماعی و رویدادهای فرهنگی تمرین کنند.

علاوه بر این، ترکیب فناوری‌هایی مانند برنامه‌های یادگیری زبان، منابع آنلاین و مواد چندرسانه‌ای می‌تواند تجربه یادگیری را افزایش دهد و فرصت‌هایی را برای یادگیری خودگردان فراهم کند.

به طور کلی، کلید یک برنامه موثر آموزش زبان انگلیسی، ایجاد محیطی فراگیر محور است که مشارکت فعال، تعامل و کاربرد عملی مهارت های زبانی را تشویق می کند.


After analyzing various research studies and approaches, the best method for teaching English language is the communicative language teaching (CLT) approach. This approach emphasizes communication and interaction in the target language, rather than rote memorization of grammar rules and vocabulary.

To develop an English language teaching program or curriculum utilizing CLT, the following key components should be included:

Authentic materials and tasks that reflect real-life situations and contexts.

Opportunities for students to practice speaking and listening in communicative situations.

Error correction focused on communication rather than accuracy.

Group work and pair work to facilitate communication and interaction.

Integration of reading and writing skills to reinforce language learning.

By incorporating these elements, students can develop their language skills in a natural and meaningful way, leading to greater fluency and 

communication proficiency.


پس از تجزیه و تحلیل مطالعات و رویکردهای مختلف پژوهشی، بهترین روش برای آموزش زبان انگلیسی، رویکرد آموزش زبان ارتباطی (CLT) است. این رویکرد بر ارتباط و تعامل در زبان مقصد تاکید می کند، به جای حفظ کردن قواعد دستور زبان و واژگان.

برای توسعه یک برنامه آموزشی زبان انگلیسی یا برنامه درسی با استفاده از CLT، اجزای کلیدی زیر باید گنجانده شوند:

مطالب و وظایف معتبری که موقعیت ها و زمینه های زندگی واقعی را منعکس می کنند.

فرصت هایی برای دانش آموزان برای تمرین صحبت کردن و گوش دادن در موقعیت های ارتباطی.

تصحیح خطا به جای دقت بر ارتباط متمرکز بود.

کار گروهی و کار جفتی برای تسهیل ارتباط و تعامل.

ادغام مهارت های خواندن و نوشتن برای تقویت یادگیری زبان.

با گنجاندن این عناصر، دانش‌آموزان می‌توانند مهارت‌های زبانی خود را به روشی طبیعی و معنادار توسعه دهند که منجر به روانی و مهارت ارتباطی بیشتر می‌شود.